درس بيست و يكم  آن روزها

آن روزها

نوع ادبی: غنایی

سبک: نثر ساده ی  معاصر

قالب: حسب حال، ترجمه

محتوا: زندگی نامه ی طه حسین

نویسنده: دکتر طه حسین

مترجم: حسین خدیو جم

 

درآمد

این درس برگرفته از کتاب «الایّام» است که به اسم «آن روزها» ترجمه شده و نوشته ی دکتر طه حسین است. کتاب «الایام» از جمله نمونه های خوب نثر عربی معاصر است. کتاب به شیوه ی رمان نوشته شده و جذاب و دلکش و تأمل برانگیز است. طه حسین در این کتاب داستان زندگی خود را از زاویه ی سوم شخص نقل می کند. او در کودکی نابینا را نشان می دهد که با مشکلات و سختی ها می جنگید تا به مقامات عالی نائل آمد. در جای جای نوشته عواطف شخصی نویسنده را می توان یافت. آنچه کتاب را خواندنی تر کرده است، ترجمه ی شیرین و شیوا و روان و سلیس حسین خدیو جم یکی از مترجمان و محققان نامی معاصر است.

 

شرح مفاهیم درس

نقل کرده اند که ...

حلب: شهری در سوریه                        معهود: شناخته شده، عهد شده

خلاصه تا هنگامی که ...

شکمو: صفت مشتق (اسم+پسوند)         قدح: کاسه

پدرش با چند تن ...

فتوحات: جمع فتح به معنی پیروزی

عنتره: عنتره بن شدّاد از مشهورترین سوارکاران و جنگاوران عرب در دوره ی جاهلیت و نیز از شعرای دوره ی جاهلیت است. وی به مناعت طبع و پاک سرشتی در میان عرب اشتهار داشت. پیامبر در مورد او گفت: دلم می خواست عنتره زنده بود تا او را می دیدم.

زنان روستایی مصر ...

ترانه: اسم مشتق (صفت+پسوند ! تر+ انه) شعر شاد و دل انگیز که با موسیقی خوانند. تصنیف هم به همین معنی است.

اوراد: جمع ورد، دعاها             اذکار: ذکرها، دعاها

 

خودآزمایی درس بیست ویک

1.      در بند ( ادب درباری) سطر هشتم

2.      پر از چاپلوسی و دروغ و دورنگی و ریا

3.      آن جایی که یک شب تصمیم گرفته بود به جای یک دست با دو دست لقمه ی غذا را بردارد.

4.      با ابوالعلای معری. چون مثل او نابینا بود.

5.      مرهون مادر و خواهران خود چراکه آنان در ترانه خوانی های خود داستان ها و افسانه های قدیم را می خواندند.

درس بيستم به سوی تخت جمشید

به سوی تخت جمشید

نوع ادبی: غنایی

سبک: نثر ترجمه

قالب: سفرنامه

محتوا: توصیف تخت جمشید

نویسنده: پیر لوتی

مترجم: بدرالدّین کتابی

 

درآمد

درس نمونه ای از سفرنامه هایی است که دیگران درباره ی ایران نوشته اند. این سفرنامه ی پیر لوتی نویسنده و جهانگرد فرانسوی است که در سال 1906 نگاشته شد. نویسنده از خلیج فارس تا بحر خزر را پیموده و حاصل دیده ها و خاطراتش را با قلمی توصیفی و بیانی زیبا نگاشته است. او که در اصل رمان نویس است، به توجه به این که افسر نیروی دریایی بوده و بارها به شرق سفر کرده، تصمیم می گیرد ایران را از زاویه ی دید خود توصیف کند. این بخش به توصیف و شرح دیده هایش از تخت جمشید اختصاص دارد.

او تخت جمشید را چنان وصف می کند که گویی در میان ستون های آن در حال حرکت هستیم. مترجم این سفرنامه بدرالدّین کتابی(فوت 1366) یکی از مترجمان نامی ایران است.

 

شرح مفاهیم درس

چون در این جا آفتاب مانند ...

خشخاش: گیاهی از تیره ی کو کناریان، شیره ی این گیاه به رنگ قهوه ای و همان تریاک است.

استنشاق کردن: بو کردن

اکنون آفتاب بالا می آید...

فرار کردن تاریکی از برابر انار خورشید:تشخیص

تشبیه آن چه از تاریکی شب باقی مانده به پارچه ای قهوه ای رنگی

پس از آن که دو فرسنگ ...

مسیل: جایی که سیلاب از آن بگذرد، محل عبور سیل، جای سیل گیر

مهیب: موحش، ترسناک           از حیث غرابت: از نظر شگفت انگیز بودن

ممفیس: این کلمه یونانی شده ممفی از زبان قبطی(مصری) است. شهری بوده است در مصر قدیم کنار رود نیل

دست زمان: اضافه ی استعاری/تشخیص

عبور سپاه مقدونیه: اشاره به حمله ی اسکندر به ایران دارد.

پرسپولیس کلمه ای یونانی است به معنی شهر پارس، در این جا منظور یکی از کاخ های پادشاهان هخامنشی در مرودشت فارس است. ساختمان این کاخ در زمان داریوش آغاز شد.

جرز: دیوار اتاق و ایوان                        حجّاری: کنده کاری روی سنگ

ایوان بزرگی که ما بر فراز ...

هیاکل: جمع هیکل به معنی تنه و اندام، صورت هایی که به اسم ستاره ای از ستارگان آسمان می ساختند.

در این جا منظور مجسمه های سنگی است.

گاو بالدار: از نقش های معروف تخت جمشید است. گاو در اساطیر باستانی ایران رمز زایایی بوده است.

تاج کیانی: تاج پادشاهان کیانی، دومین سلسله ی پادشاهی از دوره ی افسانه ای ایران

آشوریان: آشور یا آسور نام سرزمین قدیمی است در بخش وسطای رود دجله و کوهستان های مجاور آن.

در آغاز، آشوریان تابع بابل بودند و بعد ها مستقل شدند.

بَدوی: ابتدایی( این کلمه را کلمه ی بَدَوی به معنی صحرا نشین اشتباه نکنید.)

گذشته از این خطوط ...

ما فیها: آن چه در آن است، منظور نعمت ها و مادّیات دنیا است.

سریانی: سریانی منسوب به سوریه، نام قومی سامی نژاد در شمال عراق. خط و زبان آنها در ایران شناخته شده بود.

ساغر مرگ: تشبیه                     ساغر: جام شراب                      دخمه: گورستان زرتشتیان

معجّد: تاب دار

شفق: سرخی آسمان به هنگام غروب، مخالف فَلَق

درختان تبریزی: درختی از تیره ی بید که تنه ی ان مستقیم رشد می کند و کم شاخه است.

روز در آغوش آسمان زیبا و سبزرنگ بدرود حیات می گوید: تشخیص

بدرود حیات می گوید:کنایه از مردن

آغوش آسمان: اضافه ی استعاری/تشخیص

درآسمان ،رشته های باریکی از ابرهای کوچک به شکل عقیق قرمز دیده می شود:تشبیه

 

خودآزمایی درس بیستم

1.      به رسم پرسش و پاسخ بعد از سخنرانی

2.      در اول درس توصیفی که از چهار خادم در مسجد شوشتر می کند / و در صفحه ی بعد توصیفی که از قرآن خواندن قاریان دارد جالب است.

3.      پاراگراف دوم بعد از سه ستاره

4.      در هر دو متن به عبرت گرفتن از گذشته و تاریخ اشاره شده است.همچنین به اندیشیدن درباره ی بی اعتباری و ناپایداری دنیا دعوت می کند.